Artwork Reflections
I like painting very much. When I am upset, I calm myself down by painting. And these are three examples of my work that I have been working on recently. Each of my paintings has a special meaning for me and each of them is very special to me. Because in these paintings I see my feelings and I believe in my art with my ability because I can really do something; I can create a purposeful and great life with my art.
Before I did the painting, I wrote stories and expressed my feelings in text. I wrote for a long time, but one day I sent my writing to one of my friends and said that the text I wrote is my dream; can you comment? He said to me, "Why do you write like this? I do not have the patience to read at all. We live in Afghanistan and this does not make sense." As an early suffering girl, I worked on this weakness for a long time to get rid of it. I did not write another word after my friend’s response. There were 2 booklets of my writing. I set them all on fire.
And then I just painted.
All this painting and story writing has a special meaning for me that I do not know what to say exactly. Someone who has always been like my mother, like my father, alway believing in me is my sister Maryam. She has never left me short and she has always made me happy.
But I did not paint for some time now.
I am stressed and scared because of the situation in Afghanistan and in general for the future. I have no idea what I should do and what the solution to the problems is.
My whole mind wanders and everything is hard for me. It was going so hard, I didn't even feel the pain when my body was bruised.
One day, when we were at the airport, and I threw myself on the ground. The next day, I saw my legs were bruised but I didn’t feel them at all.
But today, when my sister helped me to relax a little, I felt pain in my legs. The bruises on my body hurt.
I like this painting very much and it has a special meaning for me.
I am about my country, it is part of me.
I just pray that one day someone who is really compassionate will come out of the ruins and really serve.
Let my homeland not be so destroyed anymore.
I decided to paint all the towers in the country, but in the current situation of my homeland, I can no longer paint. No girl is allowed to paint outside. This was a big blow for an artist and a big blow to my soul.
اواخر کار کردم هر یک از نقاشی هایم برایم معنای خاصی دارم و هر کدامش برایم خیلی خاص استن. چون در این نقاشی ها من احساسات خود را میبینم و ب هنر خود ب توانایی خود ایمان میاورم چون واقعا میتانم کاری انجام بدم میتانم با هنر خود زندگی پر هدف و عالی بسازم
من قبل اینکه نقاشی انجام بدهم من داستان نوشته میکردم و احساسات خود را در متن ها میکشیدم و بیان میکردم خیلی وقت آن را انجام میدادم ولی یک روز بود برای یکی از دوستایم نوشتع خود را فرستادم و گفتم متن ک نوشتم رویاهایم است میشه نظر بدی ؟؟برایم گفت چرا اینقد مینویسی اصلا حوصله خواندن نیست ما در افغانستان زندگی میکنیم و اینها معنی ندارد
من ک یک دختر زود رنجم ک خیلی وقت روی همین نقطه ضعف خود کار کردم تا دورش کنم نشد
با یک حرف دوستم دیگه نوشته نکردم و مدتی ک نوشته میکدم ۲ کتابچه شده بود همه آنها را ب آتش کشیدم
و بعد آن نقاشی میکنم فقط
این همه نقاشی و داستان نوشتن من برایم معنی خاصی دارد ک نمیدانم چی قسم بیان کنم
کسی ک همیشه مث مادر مث پدر پشتم بود و است خواهرم مریم است
هیچ وقت برایم کم نگذاشته و برایم همیشه خوشی داده است
اما چند وقته نقاشی کار نکردم
بخاطر اوضاع افغانستان و کلی استرس و ترس دارم
هیچ فکر نمیتانم باید چی کاری انجام بدم و راه حل مشکلات چیست
کلی ذهنم هنگ کرده و برایم همه چی سخت میگذرع
اینقدر سخت میگذرع حتی بدنم ک کبود شده درد اش را حس نمیکردم
روزی ک میدان هوایی بودیم و خود را روی زمین انداختم پاهایم کبود شده وقتی دیدم خودم هنگ کردم چیطور دردش را حس نکردم
اما امروز ک خواهرم برایم کمک کرد تا بتانم کمی اروم بشم درد در قسمت پاهایم احساس کردم کبودی های بدنم درد داره
این نقاشی خود را خیلی دوست دارم و برایم یک معنی خاص دارع
در مورد کشورم استم
فقط دعا میکنم روزی شود ک یکی واقعا دلسوزانه بیاید از بین ویرانی ها سبز شود و واقعا خدمت کند
دیگه وطنم اینطور ویران نباشد
من تصمیم داشتم شبعه این برج همه برج های کشور را نقاشی کنم ولی در اوضاع فعلی وطنم میبینم دیگه نمیتانم بکشم دیگه